قانونگذار برای صحت معامله در قانون مدنی موارد مشخصی را آورده است. معامله در زمینهی مسکن و خرید و فروش آن نیز از این قضیه مستثنی نیست. اگر شرایط صحت معامله رعایت نگردد، معامله باطل میشود. هر معامله ای باید شرایط اولیه را برای صحت خود داشته باشد. این شرایط به هر دو طرف معامله بر میگردد. چه شخصی که خواهان خرید است و چه شخصی که میخواهد چیزی را بفروشد. با بررسی تمامی جوانب احتیاط میتوان، معامله و قرارداری امن و سالم داشت. از همین رو بهتر است قبل از انجام هرگونه معامله، توضیحات تکمیلی در این مورد خوانده شود. قراردادها در زمینه املاک بسیار متنوع هستند و هر کدام موضوعات مختلفی را در بر میگیرند. برای هر کدام قانونهای مشخصی تعیین شده و طبق دستور العملها باید به آنها عمل شود.با رویال بلاگ همراه باشید.
برای اینکه معاملهای صحت داشته باشد باید مواردی که در قانون مدنی آمده است رعایت شود. بر همین اساس قانونگذار در ماده ۱۹۰ قانون مدنی شرایط کلی صحت معامله را بیان کرده است. این ماده در چهار بند است:
همانگونه که در بند اول این ماده آمده است قانونگذار مهتمرین و اولیه ترین حالت برای صحت معامله را قصد و رضایت به انجام دادن آن دانسته است. برای تعریف کلمههای قصد و رضا باید به مادههای دیگر قانون مدنی توجه کرد. در ماده ۱۹۱ برای عقد قرارداد چنین توضیحی آمده است که عقد محقق میشود به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند.
برای رضا در ماده ۱۹۳ آمده است که انشاء معامله ممکن است به وسیله عملی که مبین قصد و رضا باشد مثل قبض و اقباض حاصل گردد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد. در ماده ۱۹۵ آمده که اگر کسی در حال مستی یا بیهوشی یا در خواب معامله نماید آن معامله به واسطه فقدان قصد باطل است. با توجه به ماده قانون های ذکر شده میتوان متوجه شد که قصد طرفین و رضای آنها بستر صحت معامله را فراهم می کند.
در بند دوم در مورد اهلیت سخن به میان آمده است. اهلیت خود بر دو نوع است: اولین مورد اهلیت تمتع و دومین مورد اهلیت استیفاء است. در تعریف اهلیت تمتع آمده است که هر شخصی میتواند صاحب حق باشد. در ماده ۹۶۶ قانون مدنی آمده است که اهلیت برای دارا بودن حقوق، با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام می شود. اهلیت استیفاء که به اهلیت بهره وری از حق معنی میشود در مقابل اهلیت تمتع آمده و به معنای اعمال حقوقی است که یک شخص دارا است. در ماده ۹۵۸ قانون مدنی آمده است که هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود؛ لیکن هیچ کس نمی تواند حقوق خود را اجراء کند مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد. اهلیت مهمترین بخش یک معامله است. اگر طرفین اهلیت معامله را دارا نباشند معامله آنها باطل است.
از طرفی برای اهلیت استیفاء شرایط مشخصی در نظر گرفته شده است. در ماده ۲۱۱ قانون مدنی آمده است که برای اینکه متعاملین اهل محسوب شوند باید بالغ و عاقل و رشید باشند. که توضیح مختصری در مورد هر یک از این عناوین در ذیل ارائه شده است.
در ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی قانونگذار با پیروی از نظر فقهای دینی شیعه سن بلوغ را آورده است. در پسران ۱۵ سال کامل قمری و در دختران ۹ سال کامل قمری اعلام شده است.
از دیگر شرایط لازم برای اثبات اهلیت عاقل بودن است. منظور از عقل این است که قوای دماغی شخصی سالم باشد کسی که فاقد قوه تعقل است و مبتلا به اختلال قوای دماغی باشد مجنون نامیده می شود.
در این زمینه در ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی گفته شده است که غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.
قانونگذار در ماده ۱۲۰۹ قانون مدنی آورده است که هر کس که دارای هجده سال تمام نباشد در حکم غیر رشید است مع ذلک در صورتی که بعد از پانزده سال تمام رشد کسی در محکمه ثابت شود از تحت قیومیت خارج می شود. اما ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی اصلاحی سال ۱۳۶۱ سن ۱۸ سال را حذف کرد و در متن آن آمده است که هیچ کسی را نمیتوان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آنکه عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.
از دیگر شرایط صحت معامله مشخص بود موضوع معامله است. طرفین یک قرارداد باید آگاه به مورد معامله باشند. قانونگذار در ماده ۲۱۵ قانون مدنی آورده است که مورد معامله باید مالیت داشته و متضمن منفعت عقلایی مشروع باشد. همچنین در ماده ۲۱۶ آمده است که مورد معامله باید مبهم نباشد؛ مگر در موارد خاصه که علم اجمالی به آن کافی است. در نتیجه با توجه به ماده قانونهای بالا و دیگر ماده قانونها میتوان نتیجه گرفت که فقدان هر یک از موارد زیر عقد قرارداد را باطل می کند.
مورد آخر صحت معامله، مشروعیت جهت معامله است. قانونگذار در ماده ۲۱۷ قانون مدنی آورده است که در معامله لازم نیست که جهت آن تصریح شود ولی اگر تصریح شده باشد باید مشروع باشد و الا معامله باطل است. در نتیجه اگر وجود انگیزه نامشروع در یکی از طرفین وجود داشته باشد میتوان آن قرارداد را باطل دانست. اما نکته مهم این است که انگیزه نامشروع باید مشخص و واضح باشد تا بتوان بر روی آن استناد کرد. همچنین در ماده ۲۱۸ قانون مدنی آمده است که هر گاه معلوم شود که معامله با قصد فرار از دین بهطور صوری انجام شده آن معامله باطل است.
در صورتی که یک قرارداد به صورت صحیح منعقد گردد، تمام نتایج کلی و جزئی آن به صورت کامل مشخص میشود. پس از بسته شدن قرارداد برای دو طرف مسئولیتهایی ایجاد میشود. طرفین با توجه به متن قرارداد باید به وظایف خود عمل کنند. اگر شخصی نتواند به متن قرارداد خود پایبند باشد و به آنها عمل کند؛ شخص متضرر میتواند با مراجعه دستگاه قضایی و با استناد به مدارک و اسناد موجود احقاق حق نماید. اما اگر قرارداد فی ما بین یکی از شرایط صحت معامله را نداشته باشد، معامله باطل است و دیگر نمیتوان در دستگاه قضایی دعوایی را مطرح نمود. در این حالت حتی طرفین این معامله باطل نمیتوانند همدیگر را مجبور به انجام تعهدات کنند.